ترنم باران برای عشقم
| ||
|
داستان يك پيرمرد بازنشسته، خانه جديدی در نزديكی يك دبيرستان خريد. يكی دو هفته اول همه چيز به خوبی و در آرامش پيش می رفت تا اين كه مدرسه ها باز شد. در اولين روز مدرسه، پس از تعطيلی كلاسها سه تا پسربچه در خيابان راه افتادند و در حالی كه بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چيزی كه در خيابان افتاده بود را شوت می كردند و سروصداى عجيبی راه انداختند. اين كار هر روز تكرار می شد و آسايش پيرمرد كاملاً مختل شده بود. اين بود كه تصميم گرفت كاری بكند.
روز بعد كه مدرسه تعطيل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا كرد و به آنها گفت: «بچه ها شما خيلی بامزه هستيد و من از اين كه می بينم شما اينقدر نشاط جوانی داريد خيلی خوشحالم. منهم كه به سن شما بودم همين كار را می كردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بكنيد. من روزی ١٠٠٠ تومن به هر كدام از شما بچه ها خوشحال شدند و به كارشان ادامه دادند. تا آن كه چند روز بعد، پيرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببينيد بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی تونم روزی ١٠٠ تومن بيشتر بهتون بدم. از نظر شما اشكالی نداره؟ بچه ها گفتند: «١٠٠ تومن؟ اگه فكر می كنی ما به خاطر روزی فقط ١٠٠ تومن حاضريم اينهمه بطری نوشابه و چيزهای ديگه رو شوت كنيم، كورخوندی. ما نيستيم.» و از آن پس پيرمرد با آرامش در خانه جديدش به زندگی ادامه داد.
باتو،همه ی رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کند
ابر،حریری است که برگاهواره ی من کشیده اند باتو،دریا با من مهربا نی می کند بی تو،دریا گرگی است که آهوی معصوم مرا می بلعد « دکتر علی شریعتی »
یک روز کارمند پستی که به نامههایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی میکرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامهای به خدا !
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...
گشاده دست باش،جاری باش،کمک کن(مثل رود) با شفقت و مهربان باش(مثل خورشید) اگر کسی اشتباه کرد آن را بپوشان(مثل شب) وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ) متواضع باش و کبر نداشته باش(مثل خاک) بخشش و عفو داشته باش(مثل دریا) اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)
دبير ديني : عشق يك موهبت الهي است.
مرد ایده آل شما کیست؟
مرحله ۱: رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کنید
به رنگ های زیر نگاه کنید، و هر یک را که بیشتر از سایرین دوست می دارید انتخاب کنید: (البته لازم نیست رنگی را انتخاب کنید که در لباس پوشیدن و آرایش خود به کار می برید)
سبز بنفش نارنجی
مرحله ۲: نتیجه
حال که رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کردید، نگاهی به تفسیر آن بیندازید تا با شیوه های عشق ورزی خود آگاه شوید، و بدانید که خصوصیات اخلاقی مرد ایده آلتان چگونه است.
تفسیر تست را در ادامه مطلب ببینید.ادامه مطلب معمولا انسان ها برای بدست آوردن شناخت بیشتر از دوستان و اطرافیان خود و یا شناخت سطحی از کسانی که برای اولین بار با آنها روبرو می شوند به گزینه های مختلفی پناه می برند که حدس زدن شخصیت طرف مقابل از روی لباس پوشیدن، امضا» و یا شیوه دست دادن او از جمله این امور است.
شناخت شخصیت افراد از روی رنگ چشم، گزینه جدیدی است
رنگ چشم و شخصيت شما!
ادامه مطلب! ادامه مطلب مرگ عجيب و غريب چند وقتي بود كه در بخش مراقبت هاي ويژه يك بيمارستان معروف بيماران يك تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهاي يكشنبه جان مي سپردند و اين موضوع ربطي به نوع بيماري و شدت و ضعف مرض آنان نداشت. اين مسئله باعث شگفتي پزشكان آن بخش شده بود به طوري كه بعضي آن را با مسايل ماوراي طبيعي و بعضي ديگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد ديگر در ارتباط مي دانستند. كسي قادر به حل اين مسئله نبود كه چرا بيمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روز هاي يكشنبه مي مرد . به همين دليل گروهي ازپزشكان متخصص بين المللي براي برسي موضوع تشكيل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصميم بر اين شد كه در اولين يكشنبه ماه چند دقيقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذكور براي مشاهده اين پديده عجيب و غريب حاضر شوند. در محل و ساعت موعود بعضي صليب كوچكي در دست گرفته و در حال دعا بودند ! بعضي دوربين فيلمبرداري با خود آورده بودند و............ دو دقيقه به ساعت ۱۱ مانده بود كه(( جانسون)) نظافتچي پاره وقت روزهاي يكشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حيات را ازپريز برق در آورد و دو شاخه خود را به پريز زد و مشغول كار شد....!!!!!!!!!! |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |